فضای مجازی و رفع تبعیض اجتماعی
جهان امروز جهانی است که جامعه انسانی را با دو جهان موازی روبرو کرده است: جهان اول؛ جهان واقعی و جهان دوم؛ جهان مجازی است. جهان اول جهانی است که در آن زندگی و فعالیت اجتماعی عینی جریان دارد. جهان دوم جهانی است که انسان ها را در موجهه با واقعیتهای مجازی قرار میدهد. در جهان مجازی، انسان با سرزمینی بیمرز و چندفرهنگی و در عین حال برخوردار از فضای واحد مواجه است (عاملی، 144:1382). همین فضای دوم به خاطر خصلتهای بنیادین حاکم بر آن فضایی را فرآهم آورده که گروههای در حاشیه و ستمدیده، امکانی برای توانمندسازی و مشارکت فعال خود پیدا کنند. یکی از گروههای که همواره از تبعیض و نابرابری رنج بردهاند، زنان در همه جوامع هستند. به عبارتی اینترنت و فضای وب یکی از مؤلفههای اصلی شکلگیری و بازنمایی هویت زنان در جوامع جدید است که به نوعی برای زنان فرصت بیانگری فراهم میآورد تا بتوانند استعدادها، مهارتها و دیدگاههای خود را به جامعه عرضه کنند و تصویر جدیدی از هویت جنسیتی خودشان نشان دهند و توانمندیهای اجتماعی، سیاسی واقتصادی خود را نشان دهند.
«توانمندسازی زنان به این معنی است که آنها بر شرم بیمورد خود فائق آیند، کردار و گفتارشان حاکی از اعتماد به نفس و اطمینان خاطر باشد، قادر به ارزیابی صحیح و شناخت واقعی خویشتن باشند، به استعدادها و محدودیتهای درونی خویش آگاه باشند، قدرت رویارویی با دشواریها را داشته باشند و در رفع آنها بکوشند، از اهداف مورد نظر و توان عملی ساختن آن شناختی دقیق داشته باشند، از توانایی و قابلیت نیل به هدفهای خویش برخوردار باشند و بالاخره با افزایش توانمندی قادر به دستیابی به اهداف مورد نظر خود شوند» (فرخی، 76:1376).
اینترنت فضایی را ایجاد میکند که زنان فارغ از آنچه در عرف و نظام اجتماعی شرم و حیا تلقی میشود و ترس از گفتن برخی از حرفها، بتوانند در جهت علایق و سلایق خود عمل کنند. اما باید در نظر داشت که اینترنت و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی تنها فرصت را ایجاد میکنند و آنچه اهمیت دارد، توانایی ومهارت لازم زنان در استفاده از این فرصت است. میتوان گفت زنان با مجموعه این مهارت ها توانا می شوند و از فرصت های به دست آمده فناروی اطلاعات و ارتباطات استفاده میکنند. مجموعه مهارت ها میتواند آن ها را توانمند کند تا از رسانه های اجتماعی و مشارکتی بر بستر اینترنت برای رسیدن به هدف هایش که می تواند مشارکت در نظام اجتماعی را به دنبال داشته باشد، سودجویند (منتظر قائم و کاسهگر، 47:1394).
توانمندسازی زنان یعنی این که آنها باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواستههای خود را بدهد. توانمندسازی تلاشی است برای ارتقا سطح اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی زنان. توانمندسازی زنان نیازمند آموزش و توسعه جنسیتی است. یکی از اهداف توسعه جنسیتی توانمندسازی است و به معنای افزایش شناخت-خودآگاهی-قابلیت اعتماد و گسترش آزادی انتخاب زنان توسط خودشان است (قلیپور، رحیمیان، 30:1388).
توجه به مسئله تبعیض جنسیتی و کمک گرفتن از رسانهها برای توانمندسازی در زمینههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... از مسائل مهمی است که میبایست مورد توجه جدی قرار بگیرد. بی توجهی به اینکه زنان بیش از نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، میتواند تبعات جبران ناپذیری داشته باشد. حذف یا حضور کمرنگ نیمی از جمعیت جامعه می تواند از سرعت توسعه جامعه بکاهد و پیشرفت و همگامی با توسعه جهانی را با مانع مواجه کند.
رسانهها، فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی اشکال جدیدی از ارتباطات را بوجود میآورند که زنان را قادر به فروپاشیدن موقعیت اجتماعی بستهای که غالبا در آن محصورند، میسازند. همچنین فرصتهای نوینی برای اشتغال زنان در مشاغل فراهم میآورند که مستلزم مهارتهای جدید است. زنان میتوانند از طریق رسانهها و فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی به حقوق و آزادیهای مشروع خود دست یایند. این رسانهها و فنآوریها به زنان امکان میدهد تا آزادی بیان داشته باشند و مسائل خویش را بیان نمایند و با زنان دیگر و گروههایی که برای آزادی زنان فعالیت میکنند ارتباط برقرار نمایند و از این طریق، اهداف آزادی طلبانه خویش را پیگیری نمایند. هر چند سیاستهای محکمی لازم است تا این رسانهها و فنآوریها بتوانند تأثیر مثبتی بر زندگی زنان بگذارند (صراف، 1386).
توانمندسازی اجتماعی با مقولههایی مانند مبارزه با خشونت علیه زنان، رفع تبعیض علیه زنان، آموزش و پرورش و تحصیل برای زنان، دفاع از حقوق و آزادیهای زنان، ارتباط با دنیای خارج از خانه، عضویت در گروههای اجتماعی، بهداشت و سلامت برای زنان و تغییر دیدگاه سنتی در مورد زنان، سنجیده میشود. توانمندسازی اقتصادی با مقولههای ماند اشتغال و درآمدزایی زنان، افزایش ثروت زنان، ارتقای شغلی زنان، مدیریت منابع مالی، تملک و اختیار زنان نسبت به داراییهای خود و استقلال زنان، سنجیده میشود. توانمندسازی سیاسی با مقولههایی مانند راه یافتن به دستگاه سیاسی حکومت، حضور فعال زنان در عرصههای سیاسی مانند انتخابات و راهپیمایی، حضور زنان در پستهای تصمیمگیری دولتی، دسترسی به اطلاعات سیاسی و آگاهی زنان از حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود، سنجید میشود (خواجه دهدشتی، 21:1392).
فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، یک فرصت طلایی را بهوجود آوردهاند که زنان، بهویژه در کشورهای در حال توسعه بتوانند همتای مردان به توسعه و توانمندسازی خود دست یابند. امروزه زنان در سراسر دنیا، فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را در جهت اهداف جنبشهای خود به کار میگیرند.
بر اساس تجربه سازمان بین المللی کار، زمانی که راههای توانمندسازی محدود است، دسترسی روزافزون آنها به اطلاعات، سودمندترین گزینه است (هافکین و تارگارت، 83:1383). هر چند در کشورهای در حال توسعه این وضعیت در مورد مردان نیز صادق است، اما زنان به دلیل محدودیتهایی که از پیش در جوامعشان وجود داشته، بیش از مردان میتوانند از این فنآوریها سود ببرند.
فنآوریهای جدید راه نجاتی است که زنان کشورهای در حال توسعه را قادر میسازد تا وارد عرصه کارزار برای توانمندشدن در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شوند. شرلی مالکوم از انجمن آمریکایی پیشبرد علم، دلایل خوبی برای ضرورت تضمین دسترسی به زنان و فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ارائه نمودهاست. وی مطرح میکند که زنان به آموزش و فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برای دستیابی به تبیین بهتر در خصوص راهبردهای توسعه، امکانات قابل توجهی را در اختیارمان قرار دادهاند. اگر از این امکانات به همراه درک گستردهتر از قدرت دانش، به طور خردمندانهای استفاده شود، توانایی زیادی برای تبدیل نظرات و حرفها به عمل، بوجود خواهد آمد و برنامههای آموزشی به طرحهایی در مقیاس بزرگ اما پاسخگو در سطح محلی تبدیل خواهند شد... ما باید ابزار و امکانات توسعه، مانند ارتباطات و اطلاعات را برای زنان فراهم کنیم، زیرا جهان ما به این امر نیازمند و وابسته است (هافکین و تارگارت، 18:1383).
به منظور تحول نسبتهای جنسیتی در بخش فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و رسیدن به برابری جنسیتی هرچه بیشتر در این بخش، مذاکرات سیاسی افراد و سازمانها برقرار گشته است. جنبش بین المللی زنان به منظور سروسامان دادن به وضع تحصیلی زنان، خصوصا در بین کشورهای درحال توسعه با استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و مزیتهای آن در بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته است. نتیجه این اقدام این است که زنان بیش از گذشته از فن آوری های استفاده می کنند. همچنین آنها منابع مناسبی را با استفاده از فن آوری ها تاسیس کرده اند، که تنها روی مسائل مربوط به زنان متمرکز است. با استفاده کاملا مطلوب ا این فناوری ها و شبکه های اطلاع رسانی، سازمان های مربوط به زنان در حال افزایش قدرت همگانی زنان هستند (راثی تهرانی، 1388).
سس هاملینگ، محقق هلندی، در گزارش توسعه جهانی ارتباطات، معتقد است: فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی، اشکال جدیدی از ارتباطات را به وجود می آورند که زنان را قادر به فروپاشیدن موقعیت اجتماعی بسته ای که غالبا در آ محصورند، می سازد. همچنین موقعیت های نوینی برای اشتغال زنان در مشاغلی فراهم میآورد که مستلزم مهارتهای جدید است. هر چند متذکر می شود که سیاست های محکمی لازم است تا این فن آوری ها بتواند تاثیر مثبتی بر زندگی زنان بگذارد (احمدنیا، 1383).
فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی به شکل منحصر به فردی در امر توانمندسازی زنان در کشورهای در حال توسعه موثر و در پایان دادن به انزوای اطلاعاتی آنها مفید است. در شرای انزوا، زنان به منابع محلی و سنتی اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، به ویژه به پدران و همسران خود، وابسته هستند. استفاده زنان از فن آوری ها می تواند انزوای جغرافیایی آنها را از بین برده و باعث افزایش تعامل، شبکه سازی، مبادله اطلاعات و تهیه و تنظیم راهبردهای مشترک، جهت دستیابی به علایقشان گردد (هافکین و تاگارت، 14:1383).
فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی، ظرفیت های بالقوه و عظیمی در سوادآموزی و افزایش سطح تحصیلات در بین زنان در کشورهای در حال توسعه دارند. تقویت و پیشرفت هرچه بیشتر فن آوری ها م تواند به کاهش شکاف و نابرابری جنسیتی و توانمندسازی زنان، کمک شایانی کند. امروزه نیاز به مداخله هر چه بیشتر زنان در امر توسعه و استفاده آنها از فن آوری ها احساس می شود، نه فقط به خاطر توسعه فردی، بلکه برای ایجاد محیطی دارای ویژگی های برابر حنسیتی (راثی تهرانی، 1388).
فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی با در اختیار گذاشتن اطلاعات می توانند برای زنان یک عامل ایجاد قدرت باشند، علاوه بر این، می تواند باعث افزایش مشارکت زنان در فرایند تصمیم گیری در زندگی شخصی و اجتماعی خود شوند. فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی باعث گسترش زمینه های مستقیمی می شود که زنان می توانند از آن طریق در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود مشارکت کنند.
زنان می توانند از طریق فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی به حقوق و آزادی های مشروع خود دست یابند. این فناوری ها به زنان امکان می دهد تا آزادی بیان داشته باشند و مسائل خویش را بیان نمایند و با زنان دیگر و گروههایی که برای آزادی زنان فعالیت می کنند، ارتباط برقرار نمایند و از این طریق، اهداف آزادی طلبانه خویش را پیگیری نمایند. ارتباط از طریق ایمیل و اینترنت، راهبردی است که زنان آفریقایی برگزیدهاند تا از طریق آن در جهت احقاق حقوق زنان فعالیت نمایند و این انتخاب به دلیل فضای نامحدود و غیرقابل کنترلی است که فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی فراهم کردهاند (اچیینگ، 2000).
در یک جمعبندی کلی در مورد نقشی که فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی در توانمندسازی زنان دارند، می توان به نتیجه پزوهش کابررا-بالزا، مدیر برنامه ریزی ارتباطات موسسه بین المللی غیردولتی در مانیل اشاره کرد. وی براساس یک طرح پژوهشی درباره استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی توسط سازمان های زنان در آسیا و اقیانوسیه، به این نتیجه رسیده است که گروهای زنان با بهره گیری از امکانات این گونه فناوری ها، توانسته اند در زمینه های زیر به موفقیت هایی دست یابند:
- انجام تحقیق و دستیابی به اخبار و اطلاعات
- بهبود مهارت ها و معلومات شخصی و سازمانی
- پیگیری و مشارکت در برنامه های زنان در مقیاس جهانی
- انتشار اطلاعات و محصولات و مطالب تبلیغاتی
- کسب شناخت در زمینه عوامل موثر بر توسعه در سطوح محلی و منطقه ای
- تبادل اطلاعات و تجربیات
- تنظیم و هماهنگی فعالیت ها هم در کشور و هم در خارج از کشور
- مشارکت در جامعه مدنی و اجتماعات محلی
- شناسایی مرتبطین جدید و گسترش شرکای توسعه
- ارئه درخواست برای حمایت های مالی و فنی (احمدنیا، 1383).
زنان ایرانی نیز می توانند با بهره گیری بیشتر از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به توانمندسازی دست یابند. بیش از هر چیز زنان ایرانی با استفاده از این فناوری های می توانند به رشد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود کمک کنند. زنان می تواند با بهره گیری از فناوریها نسبت به جریاناتی که در اطرافشان و در جامعه محل زندگیشان می افتد، واقف گردند و با به اشتراک گذاشتن اطلاعات خود با دیگر زنان، به رشد و توانمندسازی، دست یابند. همچنین زنان می توانند با بهره گیری از این فناوری ها، از لحاظ اقتصادی نیز برای خود و جامعه مفید باشند. زنان ایرانی می توانند در کنار وظایف خانه داری و پرورش کودکان، از طریق فناوری ها با دنیای خارج از خانه در تماس باشند و در برخی از فعالیته های اقتصادی که می توان از درون خانه آنها را به انجام رساند مشارکت جویند.
منابع
عاملی، سعیدرضا (1382). دو جهانیشدنها و جامعه جهانی اضطراب، نامه علوم اجتماعی، شماره 21
فرخی، طاهره (1376). نقش زنان در توسعه پایدار: تواناسازی زنان، مجله اقتصاد، تعاون و کشاورزی، شماره 74.
منتظرقائم، مهدی و شعبانکاسهگر، مونا (1394). فضای سایبر و توانمندسازی زنان در ایران، فصلنامه رسانه های نوین، شماره 3.
قلیپور، آرین و اشرف رحیمیان (1388). رابطه عوامل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 40.
خواجه دهدشتی، زینب (1392) نقش بهرهمندی از رسانهها در توانمندسازی زنان، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبایی.
هافکین، نانسی و تاگارت، نانسی (1383). تحلیلی بر جنسیت و فناوری اطلاعات در کشورهای در حال توسعه، ترجمه حسین شعبانعلی فمی و امیرحسین علی بیگی، تهران: دانشگاه الزهرا.
راثی تهرانی، حبیب (1388). فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و مسئله جنسیت در کشورهای در حال توسعه، کتاب ماه علوم اجتماعی، شماره 21
احمدنیا، شیرین (1383). جایگاه زنان در جامعه اطلاعاتی، فصلنامه فرزانه، شماره 1
Ochieng, Ruth Ojiambo(1:::), The Empowerment of Women Through The
Internet: The African Women Experience, ISIS-WICCE Peresented on International
- ¢s Day, 2TH March 1:::, At The International Telecommunication Union.
Geneva
- ۹۸/۰۹/۰۸