منطق خاص شهرهای مجازی
مقدمه
از مهمترین تحولات دوره ما مسائلی مثل انقلاب اطلاعاتی و دیجیتالی، فنآوری ارتباطات، مجازی سازی، خصوصیسازی و اقتصاد شبکهای است. در قیاس با تغییرات تکاملی دورههای پیشین شهر، سخن از دگرگونیهای انقلابی آن و شهری اساسا متفاوت از گذشته است. صحبت از جهانیشدن و شهرهای چندفرهنگی است، صحبت از بین المللی شدن و جهان وطنگرایی است، صحبت از تکثر هویتها، تفکرات ارتباطی جدید و هویت ریزومی است. صحبت از معماری دیجیتال و معماری سیال است، سخن از فرامعماری است در برابر معماری و معماریای واجد اعصاب است به جای کالبد و شهرهایی با بافت الکترونیکی در مقابل بافت کالبدی (عباس زادگان و دیگران، 1392). جایی که به گفته کاستلز تکنولوژی اطلاعات باعث آزادسازی فعالیتها از قید محیط شده است (Castells,1996) و مرزهای سنتی محل کار/ خانه و عمومی/خصوصی را بازتعریف کرده است.
به نظر کاستلز نوع جدیدی از توسعه مبتنی بر اطلاعات شکل گرفته است. این توسعه بر اساس همگرایی حاصل از تعامل میان فناوری اطلاعات و فعالیتهای مرتبط با پردازش اطلاعات و ایجاد یک نظام تکنولوژیک سازمان یافته به وجود آمده است (Castells,2000). ارتباطات نوین ناشی از این تحولات تکنولوژیکی، انقلابی را در زمینه ارتباط مردم با یکدیگر و مردم با مکان ایجاد کرده است. توسعه بسترهای اطلاعاتی و اثرات جانبی آنها بر زندگی شهری به دگرگونیهای جدی در زندگی شهری انجامیدهاند و شاید با کمی اغراق بتوان گفت همه این تحولات باعث ظهور صورت جدیدی از تمدن بر مبنای فناوری اطلاعات شدهاند که به کلی متفاوت از تمدن مکانیکی پیشین است. چنین پدیده ژرفی میتواند به طرق مختلف کیفیت و تعریف زندگی و در مقیاسی کلان تر زندگی شهری و شهر را متأثر سازد و آن را در قالب جدید شهر اطلاعاتی بازتعریف کند. به طور کلی میتوان گفت «شهر نقطه برخورد و انباشت بسیاری از فعالیتهای شخصی و گروهی است که خود ریشه در سنن فرهنگی دارد و به وسیله نیروهای اجتماعی و اقتصادی در طی زمان شکل گرفته است» (Moudon,1997).
شهر مجازی
ظرفیتهای جهان مجازی متأثر از تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی جدید است که جامعه را وارد فضایی کرده است که از آن تعبیر به «جامعه اطلاعاتی» میشود. در فضای جدید، دولت الکترونیک و شهر مجازی، دو شکل نهادینه اداره جامعه جدید است که توسط بخش دولتی سازماندهی و سیاستگذاری میشود. با این نگاه، در کشورهای توسعه یافته، دولت و شهر صرفاً با تکیه بر مکان و جغرافیای واقعی تعریف نمیشوند؛ بلکه، بر اساس فضتی تولید شده در قالب «واقعیت مجازی» نیز معنا پیدا میکنند (عاملی، 1384:120).
اولین شهر مجازی در امستردام هلند در سال 1994 شکل گرفت و به سرعت بسیاری از شهرهای اروپایی، آمریکایی و بعضی از شهرهای آسیاسی مثل توکیو و سنگاپور وارد این فضای شهری شدند. طی دهه 1990 کشورهای زیادی بر اساس شرایط جدید جهانی و شکلگیری جامعه اطلاعاتی، تلاش کردند تحلیل و جمعبندیهای متمایل به سیاستگزاری و برنامهریزی را در خصوص فرآیندهای اطلاعاتی طراحی کنند (عاملی، 1384:121). در شهر مجازی، خدمات اطلاعاتی بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی انجام میشود. مفهوم شهر و دولت مقید به ساعات کار اداری، تبدیل به شهر و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته میشود و شهروندان در همه ساعات و دقایق روز امکان بهرهمندی از خدمات دولتی و شهری را خواهند داشت (عاملی، 1384:121).
منطق خاص شهرهای مجازی
منطق خاص شهرهای مجازی تابع و برگرفته از منطق عام فضای مجازی است. در واقع همان منطق عمومی است که با توجه به شرایط خاص فضاهای شهری، تبدیل به مفاهیم و عناصر شهری میشود. فهم منطق خاص شهرهای مجازی به ما راهبرد فلسفی و منطقی زبانی را معرفی میکند، که چه جنبههایی از شهر، باید مجازی شوند و چه ابعادی از شهر صرفاً به صورت فیزیکی مورد بهرهبرداری قرار گیرند. این منطق، سازههای پراکنده شهرسازی مجازی را تبدیل به یک نگاه سیاست شهری مشخص میکند (عاملی، 1392:13).
عاملی (1392) به چهار منطق خاص شهرهای مجازی اشاره میکند: 1. جهانی شدن شهر و شهریشدن جهان به این معنی که شهرهای مجازی از یک سو با مبانی بومی ساخته میشوند و از سوی دیگر به دنبال جهانی کردن شهر هستند. 2. توسعه دسترسیهای شهر: در شهرهای مجازی، شهر نسبت مساوی با همگان برقرار میکند و بر «منطق توسعه دسترسیهای فوری» برای همگان استوار است. منطق توسعه دسترسیهای فوری برای همگان، مقولههای بسیار مهمی مثل طبقه اجتماعی، ارزشها و هنجارهای اجتماعی و همچنین منطقهبندی شهری و هزینههای مبتنی بر قدرت و ثروت را متحول میسازد. 3. ایجاد نظم ترکیبی تکمیلی بین روندهای واقعی و مجازی شهر به این معنی که ظهور شهرهای مجازی در کنار شهرهای فیزیکی، ترکیبها و تجلیهای جدیدی از شهر را به وجود آورده است. 4. توسعه انتخابهای شهری: با ظهور صنعت همزمان ارتباطات و جهان مجازی، شهروند از امکان شهر کنده شده است و به نوعی با پرواز انسان مواجه هستیم. شهرهای مجازی، شهرهایی به مراتب متنوعتر و به لحاظ عرضه امکانات و خدمات متکثرتر هستند (ص 13-16). به طور کلی شهرهای مجازی با توجه به منطق خاص خود مزایای ویژهای دارند که میتوان به این موارد اشاره کرد: «1. فراهم آوردن خدمات اینترنت با کیفیت و سرعت بالا برای شهروندان 2. فراهم آوردن محیط آموزشی مادام العمر 3. بهبود کیفیت زندگی مردم 4. ارائه خدمات یک مرحلهای به مردم 5. ایجاد فرصتهای تجاری بیشتر توسط تجارت الکترونیک 6. ارتباط بهتر سازمانها و ارگانهای مختلف شهری 7. دسترسی 24 ساعته به خدمات شهری 8. افزایش مشارکت مردم در اداره شهر 9. کاهش ترافیک شهر 10. کاهش آلودگی هوا 11. صرفه جویی در وقت و انرژی 12. کاهش فساد اداری 13. افزایش نظم 14. افزایش سطح آگاهی شهروندان 15. مدیریت و نظارت یکپارچه شهر (مردانی، 1393:2).
اما نکته مهم این است که جدا از ویژگیها و مزایایی شهر مجازی، شهروندان چه جایگاهی در آن دارند. آیا شهروند مجازی صرفاً پذیرای منفعل خدمات مجازی و امکان بهرهگیری از مزایا و خدماتی را دارد که به بهبود کیفیت زندگی او میانجامد یا اینکه با نوعی شهروندسالاری روبرو هستیم؟. آیا در جوامعی مثل ایران که به نوعی با محصور بودن شهروندان در دام نظامهای بروکراتیک روبرو هستیم، شهر مجازی به منزله بسط این حصار نیست؟ آیا در شهر مجازی ایرانی عقلانیت ارتباطی حاکم است؟ آیا در شهر مجازی ایرانی امکان گفت و گو وجود دارد؟ آیا در جامعهای که هنوز ازبلوغ سیاسی و مدنی کافی برخوردار نیست، شهر مجازی به بسط کنشگریهای عقلانی و مدنی میانجامد؟ یا شهر مجازی شهروندان را کنترلپذیر تر میکند؟ آیا در طراحی شهرهای مجازی ایرانی چنین امکانهایی دیده شده است؟ آیا همانند جهان فیزیکی که کالبد امور بر فلسفه وجودی آن توفق مییابد در شهر مجازی نیز چنین است؟
به نظر میرسد در نظام حکمرانی مطلوب و سیاستهای دولت الکترونیک و طراحی شهرهای مجازی باید به مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی مهمی که در بالا ذکر شد دقت شود.
نتیجهگیری
جوامع هرچه بیشتر به سمت اطلاعاتی و مجازی شدن همه امور حرکت میکنند و میتوان گفت جامعهای پیشرفتهتر است که از همه ظرفیتهای جهان مجازی برای بهبود عملکرد خود در همه زمینهها استفاده کند. امروزه بدون توجه به مجازی و اطلاعاتی شدن شهرها رفع بسیاری از مشکلات از جمله مشکلات زیست محیطی، ترافیک، فساد اداری و ... امکانپذیر نیست. به طور کلی میتوان به نقش مهم و غیرقابل انکار فناوریهای دیجیتال و مجازی در انجام و روان سازی امور شهرهای امروزی و مدرن اذعان کرد و بر لزوم حرکتی منطقی جهت استفاده بهینه از این فناوری تأکید کرد. توجه به شهروند به عنوان کنشگری فعال نیز مؤلفه مهمی است که در سیاستگذاری شهری باید به آن توجه شود.
منابع
عاملی، سعید رضا (1392). منطق شهرهای مجازی و مفهوم کار مجازی: ضرورت طرح جامع شهر مجازی، فصلنامه رسانه، شماره 90
عاملی، سعیدرضا (1384). دوفضاییشدن شهر: شهر مجازیضرورت بنیادین برای کلان شهرهای ایران، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 2و 3
مردانی، علی (1393). شهر مجازی و زندگی مجازی در آن، دومین کنگره بین المللی سازه، معماری و توسعه شهری
عباس زادگان، مصطفی، دانشپور، سید عبدالهادی و قهرمانی، هومن (1392). خوانشی از دگرگونی شهر در عصر اطلاعات و جهانیشدن، دوفصلنامه معماری و شهرسازی آرمانشهر، شماره 11
Castells, M. (1996). Rise of the Network Society(Information Age Series). England: Blackwell Published.
Castells, M. (2000). The Contours of the Network Society. Foresight, 2(2), 151-157.
Moudon, A.V. (1997). Urban Morphology as an Emerging Interdisciplinary Field. Urban Morphology, 1(1), 3-10.
- ۰ نظر
- ۰۶ دی ۹۸ ، ۱۱:۳۵