فضای مجازی و کلیشههای سیستمی
امروزه فضای مجازی به عنوان فضای دوم به بخش مهمی از زندگی روزمره انسانها تبدیل شده است. ظهور جهان جدید یعنی جهان مجازی بسیاری از روندها، نگرشها، و ظرفیتهای امروزی و آینده جهان را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. این جهان در واقع به موازات و گاه مسلط بر جهان واقعی ترسیم میشود و عینیت واقعی مییابد. این دو جهان از یک رابطه انعکاس هندسی برخوردارند و دادوستدهای بیشماری بین این دو جهان جریان دارد (عاملی، 1390، ص 3). جهان اول با ویژگیهای جغرافیا داشتن، برخورداری از نظام سیاسی مبتنی بر دولت – ملت، طبیعی – صنعتی بودن، محسوس بودن و معطوف به احساس قدیمتر بودن، از جهان دوم قابل تمایز است. جهان دوم با ویژگیهایی مثل بیمکانی، فرازمان بودن، صنعتی بودن محض، عدم محدودیت به قوانین مدنی متکی بر دولت- ملتها، برخورداری از معرفت شناسی تغییر شکل یافته پسامدرن، دسترسی پذیری همزمان، روی فضا بودن و برخورداری از فضاهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و سیاسی جدید، نسبتاً از جهان اول جدا میشود (عاملی، 1390، ص 4).
جهان دوم فضای تولید و بازتولید مفاهیم و مقولههای بسیاری از جمله کلیشهها، تفکرات قالبی و رفتارهای مجازی خاصی است. کلیشهسازی فرآیند دائمی و ضروری ذهن انسان است زیرا جهان پیرامون ما بزرگتر و پیچیدهتر از آن است که بتوانیم به تنهایی نسبت به تمام مسائل، اتفاقات و شگفتیهایش اطلاعات کسب کنیم. همه ما به طور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقهبندی شده مواجه میشویم که حاصل دیدهها و شنیدههای دیگران است. اریک ژویان روانپزشک و مدیر پروژههای ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همه انسانها نیاز دارند در ذهن خود طرحوارهها و تصاویری را نسبت به اشیاء ، افراد و حتی موقعیتهای جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک میکند تا افراد احساس کنند در زمینههای مختلف قابلیت سخنرانی و نظردهی دارند و جهان اطراف خود را به خوبی میشناسند. با توجه به آن که عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرحها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانهها به دست میآید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشههای رسانهها بیفتد (پاک سرشت، 1393). به این ترتیب میتوان گفت فضای مجازی به عنوان یک ابرمرجع ذهنی، نگرشی و نگاه کلیشهای به جهان است. کلیشههای جنسیتی، قومی و فرهنگی هر روزه در فضای مجازی توسط کاربران تولید و بازتولید میشود. اما سوالی که میتوان مطرح کرد این است که خصلتهای فضای مجازی و ویژگیهای پلتفرمی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باعث ایجاد چه نوع کلیشههای سیستمی و رفتارهای تکراری و قالبی میشود؟
اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین، آمازون، اوبر و گوگل تنها نمونههایی از پلتفرمهای بین المللی مجسوب میشوند. در فضای مجازی اینترنت کشورمان هم میتوانیم از آپارات، دیجی کالا، بلاگفا، دیوار، باما، شیپور، و نیز اسنپ، تپ سی،کلوپ، و کافه بازار به عنوان مثالهای خوبی از پلتفرمهای پر مخاطب نام ببریم. همه این پلتفرمها به نوعی زندگی ما را تحت تأثیر قرار دادهاند و میتوان گفت نظم خاصی را بر زندگی ما تحمیل کردهاند. اگرچه این پلتفرمها باعث توسعه اجتماعی و ارتباطی ما شده و کنشگری مضاعفی در اختیار کاربران قرار داده است ولی از سویی خصلتهای بنیادین و ویژگیهای خاص هرکدام از این پلتفرمها کاربران را به سمت سوی خاصی سوق میدهند و باعث تولید رفتارهای تکراری و کلیشهای خاصی از سوی کاربران میشود.
قالب پلتفرمها هر کدام میتوانند بر بعدی از کنشگری کاربران تمرکز کنند و رفتارهای کاربران را سمت و سو دهند. مثلا کاربران اینستاگرام و قالب تصویر محور این اپلیکشن باعث ظهور نوع خاصی از رفتارها میشود. امروز خوداظهاری ایرانیان به وسیله تصویر و عکس در اینستاگرام بسیار فراگیر است. رشد روزافزون اینستاگرام که در اصل مبتنی بر ارسال و به اشتراکگذاری عکس و ویدئو است، نشانه جذابیت رسانههای اجتماعی تصویری و افزایش علاقمندی کاربران آنها محسوب میشود (هلبرگ، 2015). اینستاگرام – در کنار تلگرام- به بخش مهمی از زندگی ایرانیان در فضای مجازی تبدیل شده است. دولتمردان، چهرههای سرشناس و شهروندان عادی همگی نماهایی از خود و زندگی روزمرهشان را در این پلتفرم به اشتراک میگذارند. اینستاگرام در ایران تنها عرصه بازنمایی زندگی شخصی نیست، بلکه به محلی برای بیان دیدگاههای سیاسی، مذهبی و پیگیری کسب و کار تجاری و انجام تبلیغات و فروش و بازراریابی تبدیل شده است (حسنی و کلانتری، 1396). بنابراین این قابلیت اینستاگرام است که ما را به خوداظهاری و نمایش هویت آنلاین سوق داده است.
یکی از ویژگیهایی که اینستاگرام را از سایر پلتفرمها متمایز میکند این است که این رسانه در اصل تنها برای استفاده از طریق تلفن همراه پدید آمد و پس از آن با وب سازگار شد. سهولت کاربرد دوربینهای تلفن همراه با پیشفرض اساسی اینستاگرام که شامل ثبت و ضبط لحظههای زندگی روزمره و به اشتراکگذاری آن با دیگران است، انطباق دارد (هلبرگ، 2015). پیوند شخصی دائمی با تلفن همراه و فراگیری گستردهتر اجتماعی آن، بیانگر تغییر جهت تعامل انسان با رسانهها است که نوع جدیدی از تجربه انسان – فناوری را در زیست-جهان وی پدید میآورد که با رسانههای مکان محور سنتی از جمله تلفن ثابت متفاوت است. تلفن همراه دوربیندار علاوه بر اینکه با نیای خود یعنی تلفن ثابت تفاوتهای اساسی دارد، حتی میتوان مدعی شد که ثبت و ضبط لحظهها، اشخاص، مکان و رویدادها از طریق تلفن همراه با دوربین دیجیتال نیز تفاوتهای زیادی دارد که مهمترین این تفاوت امکان به اشتراکگذاری دیداری آنی زندگی روزمره هم با افرادی است که با آنها روابط صمیمانه داریم- و در دایره خویشاندان و اعضای گروههای کوچک قرار نمیگیرند- و هم افراد کاملاً بیگانه که اتصال با آنها به واسطه شبکهای شدن روابط آنلاین به وقوع پیوسته است (حسنی و کلانتری، 1396، ص 29). این تحولات که بخش زیادی از آنها در شبکه اجتماعی اینستاگرام متبلور شدهاند، روالهای زندگی روزمره ما را با الگوها و هنجارهای جدیدی مواجه کردهاند که بخشی از آن به واسطه کارکردهای معماری اینستاگرام و ابزارهای تعامل با فناوری و با کاربران دیگر شکل گرفته است؛ نتیجه این پیامدها تجربیات، کلیشهها و رفتارهای تکراری کاربران در جهان رسانهای آنها است. پیام رسان واتساپ نیز با قابلیتهای چون امکان گذاشتن وضعیت و تماسهای صوتی و تصویری نیز باعث شکلگیری رفتارهایی از جمله خوداظهاری و افشاگری از طریق پروفایل و وضعیت کاربران میشود. حتی پلتفرمی نظیر گوگل با تعریف الگوریتمهای خاصی براساس جستجوی کاربران، آنها را به سمت موضوعات خاص هدایت میکند که این قابلیت در پلتفرمی نظیر اینستاگرام نیز وجود دارد.
به هر حال فارغ از کلیشههای رفتاری، نگرشی و فرهنگی که در جهان اول وجود و در فضای مجازی در گسترهای بزرگتر بازتولید میشود، خود این پلتفرمها با امکانات و قالب پلتفرمی خاص خود به رفتارها، الگوها و کلیشههای خاص خود جهت میدهند.
منابع
حسنی، ح و کلانتری، ع. (1396). تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران شبکه اجتماعی تصویری اینستاگرام در ایران، مطالعات فرهنگ- ارتباطات: زمستان 1396، سال هجدهم، ش 72
عاملی، س. (1390)، مطالعات جهانی شدن؛ دوفضایی شدنها و دو جهانی شدنها، تهران: سمت
پاک سرشت, ر. (1393)، آیا رسانه ها متهمان درجه اول کلیشه سازی هستند؟. تهران. دستیابی در 17 آبان 1398 http://www.shafaqna.com/persian/medias/item/74958.
Hellberg, Maria (2015). Visual Brand Communication on Instagram: A Study on Consumer Engagement: Master Thesis. Department of Marketing: Hanken School of Economics:https://helda.helsinki.fi/bitstream/handle/10138/156026/hellberg.pdf?sequence=4
- ۹۸/۰۸/۱۷